چه چیز باعث می شود برخی از افراد در زندگی بدرخشند؟  چند هم خود به موفقیت برسند و هم در زندگی دیگران تاثیر مثبت داشته باشند؟  آیا خصوصیات ژنتیک آنان بر سرنوشتشان تاثیر گذاشته و امکاناتی که در طول زندگی در اختیارشان قرار گرفته است از آن انسان موفقی ساخته است؟

سوالاتی است که ممکن است در طول زندگی به ذهن همه ما رسیده باشد. اما استفان کاوی برای یافتن پاسخ این سوال تلاش بیشتر تلاش کرده است و دستاورش را در یک جمله خلاصه کرد: ” موثر بودن؛ خواه در زندگی شخصی خودمان و خواه در زندگی دیگران؛ محصول منش وعملکرد ما است”.

پس آنچه موجب متمایز شدن افراد موفق و موثر از اکثریت افراد جامعه می شود، الگوهای رفتاری آنان است. است شاید یکی از مهمترین الگوهای رفتاری انسان های موثر عامل بودن آنان باشد.

عامل بودن چیست؟

عامل بودن یعنی مسئولیت خود را بر عهده گرفتن ، ملامت نکردن اوضاع ، شرایط یا اشخاص و تلاش برای تغییر اوضاع و شرایط نامطلوب.  انسان های موثر” عامل” اند، یعنی مسئولند. در نتیجه رفتارشان حاصل تصمیم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتنی بر ارزشهاست، نه ثمره اوضاع و شرایط.

نقطه مقابل انسان عامل، انسان واکنشی قرار دارد. افراد واکنشی شرطی شده‌اند که نسبت به محرک، واکنش ویژه‌ای نشان بدهند. حال آنکه افراد عامل، پاسخ خود را نسبت به محرک انتخاب می‌کنند و آگاهانه پاسخ می‌دهند.

جبر و اختیار

گروهی به نظریه جبر گرایی اعتقاد دارند و می‌گویند رفتار ما نتیجه عواملی است که خارج از کنترل ما است و بر رفتار ما تاثیر می گذارد. جک رایان عوامل موثر بر رفتار را عموماً در سه گروه ژنتیک، نوع تربیت و منش شکل گرفته در کودکی و محیط دسته‌بندی می‌کنند. آنان عقیده دارند این عوامل هرکدام ک به تنهایی یا به طور همزمان بر رفتار انسانها تاثیر می گذارند. در مجموع تمام نظریه پردازان این حوزه در یک بیان مشترکند که: ” انسان قدرت انتخاب درست و واکنش مناسب را ندارد”

برای مطالعه بیشتر چقدر عامل هستید؟ را ببینید.

برگرفته از کتاب هفت عادت مردمان موثر، نوشته استفان کاوی، ترجمه گیتی خوشدل، نشر پیکان